اتل متل جدایی...عروسکم کجایی!!!

هی نارفیق...

به آرزوي ديدار

يادم مياد ميگفتي

 

برو خدا نگهدار

نوشتي روي ديوار

به آرزوي ديدار

رفتم.غروب رفتن

دلم ميگفتش نرو

نميشنيدم انگار

من التماس دلو

رفتمو باز اومدم

اما نديدم اونو

گفتن كه دير رسيدي

داده به دنيا جونو

گفتم محاله هرگز

اوني كه منو دوست داره

قول داده بود كه هيچ وقت

منو تنها نذاره

ميگن كه آرزومون

افتاده به قيامت

گلم من كه ندارم

اينهمه صبرو طاقت

به عشق تو رو ديوار

منم واست نوشتم

به آرزوي ديدار

منم خودم رو كشتم

منو ببخش عزيزم

كه خيلي دير رسيدم

زير نوشته تو

يه خط سرخ كشيدم

با قطره قطره اشك

با ذره ذره خون

به آرزوي ديدار

منم دارم ميدم جون...

 

 دیگه سراغمو نگیر ، که از تو هم بدم میاد

 

 

 

 

دلم یه چند روزیه که ، مرگ نگاهتو میخواد

 

تازگیا حس میکنم ، مال غریبه ها شدی

 

بهتره که یادم بره ، شور یه عشق بی خودی

 

بهتره که دل بکنم ، از کلک نگاه تو

 

جدا کنم راهمو از ، راه پر اشتباه تو

 

باید منم غریبه شم مثل خودت مثل چشات

 

قلبمو سنگی بکنم از تب سرد خنده هات 

 

باید که از شهر دلت ، برم که دربدر بشی

 

تو کوچه ی نگاه من ، مثل یه رهگذر بشی

 

اگه یه روز به خاطرت ، شدم تو غصه ها اسیر

 

حالا ازت بدم میاد ، دیگه سراغمو نگیر

           

                           بوسه لازم نیست...!

گرمــــــــــــای لبت که بهمـــــــــ میخوره ،

احساس زنده بودن بهم دستـــــــــــــ میده..

من لبـــــــــــــ هاتو با نفسش میخوام

وگرنه لبــــــــــــــ زیاده.....

 

+نوشته شده در پنج شنبه 11 خرداد 1391برچسب:,ساعت8:52توسط sami | |